بدون عنوان

گل پریا قصه بگو

قصه ی خنده

گل پریا قصه بگو

قصه ی مهطاب خوابالو ٬ قصه ی تینا ژیگولو

گل پریا !؟قصه بگو

 از غصه نگو

پ ن: از اینکه به  بازی دعوت شدم خوشحالم ولی من این بازی و خوب بلد نیستم ٬خوب یکدوم از این پست ها رو زمانی نوشتم که حس خوبی داشتم و وقتی دوباره می خونمش دوباره اون حس و تجربه میکنم  به خاطره همین دوسش دارم .میشه حدس زد؟؟؟

 

مکعبی که دایره می شود

رقص برگه های سفید

عرق گرم قلم

ابعاد منقبض شده ی تخیل در کلمات

نگاهی نافذ

تجسم حجم ورم کرده از دست نوشته ها

چه نامه ای ،چه جوابی که دلتنگی را آهنگ می کند

 

لحظه ای درنگ

وقتی  ما روی کره ای زندگی می کنیم٬ خورشید و که دور می زنه هیچ خودشم دور میزنه ٬ما هم همو دور می زنیم در واقع همه در حال دایره زدنیم یا دور خودمون یا دور دیگران نمی دونم ولی به این طریق باید که تا حالا تو یه حفره ای بزرگ گیر می کردیم پس حتما همه ی این شعاع ها به یه سمت و سویی در حرکته ٬ ماورای این چرخش٬ جایی برای خطوط راست هست حرکت مستقیم حالا موازی یا مورب و یا متقاطع.